۞ قال رسولُ اللّهِ :
أبْشِري يا فاطمةُ ، فإنّ المهديَّ منكِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله خطاب به دخترشان حضرت فاطمه فرمودند : بشارت باد تو را اى فاطمه كه مهدى از فرزندان توست.

موقعیت شما : صفحه اصلی » اسلایدر » مطالب ویژه
احمد بن حنبل و امیرالمومنین

احمد بن حنبل و امیرالمومنین

ابو عبد اللّه احمد بن محمد بن حنبل ذُهَلى شیبانى ، پیشواى مذهب حنفى ، در سال ۱۶۴ ق ، به دنیا آمد و در سال ۲۴۱ ق ، درگذشت. شمار اساتیدى که در مسند خود از آنان روایت کرده است ، دویست و هشتاد واندى است. وى آثار زیادى دارد ، از جمله : […]

ابو عبد اللّه احمد بن محمد بن حنبل ذُهَلى شیبانى ، پیشواى مذهب حنفى ، در سال ۱۶۴ ق ، به دنیا آمد و در سال ۲۴۱ ق ، درگذشت. شمار اساتیدى که در مسند خود از آنان روایت کرده است ، دویست و هشتاد واندى است. وى آثار زیادى دارد ، از جمله : المسند ، الفضائل ، الزهد ، الملل ، التفسیر ، الأیمان ، الأشربه و السنّه.[۱]

او سخنانی درخور توجه در مورد امیر المؤمنین(ع) دارد:

تاریخ دمشق عن أحمد بن سعید الرباطی :سَمِعتُ أحمَدَ بنَ حَنبَلٍ یَقولُ : لَم یَزَل عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ مَعَ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَهُ حَیثُ کانَ . [۲]

تاریخ دمشقـ به نقل از احمد بن سعید رِباطى ـ: از احمد بن حنبل شنیدم که مى گفت : على بن ابى طالب، همواره با حق بود و حق با او بود ، هر جا که بود.

تاریخ دمشق عن عبد اللّه بن أحمد بن حنبل :کُنتُ بَینَ یَدَی أبی جالِسا ذاتَ یَومٍ ، فَجاءَت طائِفَهٌ مِنَ الکَرخِیّینَ فَذَکَروا خِلافَهَ أبی بَکرٍ وخِلافَهَ عُمَرَ بنِ الخَطّابِ وخِلافَهَ عُثمانَ بنِ عَفّانَ فَأَکثَروا ، وذَکَروا خِلافَهَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ وزادوا فَأَطالوا ، فَرَفَعَ أبی رَأسَهُ إلَیهِم فَقالَ :

یا هؤُلاءِ ! قَد أکثَرتُم فی عَلِیٍّ وَالخِلافَهِ ، وَالخِلافَهِ وعَلِیٍّ ، إنَّ الخِلافَهَ لَم تُزَیِّن عَلِیّا بَل عَلِیٌّ زَیَّنَها . [۳]

تاریخ دمشقـ به نقل از عبد اللّه بن احمد بن حنبل ـ: روزى نزد پدرم نشسته بودم. گروهى از کَرْخیان آمدند و از خلافت ابو بکر ، عمر بن خطّاب و عثمان بن عفّان یاد کردند و بسیار سخن گفتند و از خلافت على بن ابى طالب علیه السلام یاد کردند و درباره آن ، بسیار سخن گفتند. پدرم سرش را به طرف آنان گردانید و گفت : اى مردم! درباره رابطه على با خلافت و خلافت با على ، بسیار سخن گفتید. خلافت ، على را نیاراست ، بلکه على ، خلافت را آراست. [۴]

الصواعق المحرقه عن عبد اللّه بن أحمد بن حنبل :سَأَلتُ أبی عنَ عَلِیٍّ ومُعاوِیَهَ فَقالَ : اِعلَم أنَّ عَلِیّا کانَ کَثیرَ الأَعداءِ ، فَفَتَّشَ لَهُ أعداؤُهُ شَیئا فَلَم یَجِدوهُ ، فَجاؤوا إلى رَجُلٍ قَد حارَبَهُ وقاتَلَهُ ، فَأَطرَوهُ [۵] کَیدا مِنهُم لَهُ . [۶]

الصواعق المُحرقهـ به نقل از عبد اللّه بن احمد بن حنبل ـ: از پدرم درباره على علیه السلام و معاویه پرسیدم. گفت : على علیه السلام دشمنان بسیارى داشت. دشمنانش بسیار کوشیدند چیزى علیه او پیدا کنند و نیافتند. پس به سوى مردى آمدند که با او جنگیده و درگیر شده بود و از روى مکر علیه على ، به ستایش بى جاى او پرداختند.

المستدرک على الصحیحین عن محمّد بن منصور الطوسی :سَمِعتُ أحمَدَ بنَ حَنبَلٍ یَقولُ : ما جاءَ لِأَحَدٍ مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله مِنَ الفَضائِلِ ما جاءَ لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ رضى الله عنه . [۷]

المستدرک على الصحیحینـ به نقل از محمّد بن منصور طوسى ـ: از احمد بن حنبل شنیدم که مى گفت : براى هیچ کدام از یاران پیامبر خدا ، فضایلى که براى على نقل شده ، نقل نشده است.

شواهد التنزیل عن حمدان الورّاق:سَمِعتُ أحمَدَ بنَ حَنبَلٍ یَقولُ : ما رُوِیَ لِأحَدٍ مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله مِنَ الفَضائِلِ الصِّحاحِ ما رُوِیَ لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . [۸]

شواهد التنزیلـ به نقل حَمْدان ورّاق ـ: از احمد بن حنبل شنیدم که مى گفت : از فضایل [ با سند ]صحیح ، براى هیچ کدام از یاران پیامبر خدا به مقدارى که براى على بن ابى طالب نقل شده ، نقل نشده است.

فتح الباری :قَد رُوّینا عَنِ الإِمامِ أحمَدَ قالَ : ما بَلَغَنا عَن أحَدٍ مِنَ الصَّحابَهِ ما بَلَغَنا عَن عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . [۹]

فتح البارى :از احمد بن حنبلْ روایت شده که گفته است : آن قدر [ از فضایل] که از على بن ابى طالب به ما رسیده است ، براى هیچ کدام از اصحاب ، نرسیده است.

کشف الغمّه :نَقَلتُ مِن کِتابِ الیَواقیتِ لِأَبی عُمَرَ الزّاهِدِ قالَ : أخبَرَنی بَعضُ الثِّقاتِ عَن رِجالِهِ قالوا : دَخَلَ أحمَدُ بنُ حَنبَلَ إلَى الکوفَهِ وکانَ فیها رَجُلٌ یُظهِرُ الإِمامَهَ … ، فَقالَ لَهُ الشَّیخُ : یا أبا عَبدِ اللّهِ لی إلَیکَ حاجَهٌ ، قالَ لَهُ أحمَدُ : مَقضِیَّهٌ ، قالَ : لَیسَ اُحِبُّ أن تَخرُجَ مِن عِندی حَتّى اُعلِمَکَ مَذهَبی ، فَقالَ أحمَدُ : هاتِهِ ، فَقالَ لَهُ الشَّیخُ : إنّی أعتَقِدُ أنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ کانَ خَیرَ النّاسِ بَعدَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله ، وإنّی أقولُ إنَّهُ کانَ خَیرَهُم ، وإنَّهُ کانَ أفضَلَهُم وأعلَمَهُم ، وإنَّهُ کانَ الإِمامَ بَعدَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله .

قالَ : فَما تَمَّ کَلامُهُ حَتّى أجابَهُ أحمَدُ فَقالَ : یا هذا ! وما عَلَیکَ فی هذَا القَولِ ؟ قَد تَقَدَّمَکَ فی هذَا القَولِ أربَعَهٌ مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله : جابِرٌ وأبو ذَرٍّ وَالمِقدادُ وسَلمانُ ، فَکادَ الشَّیخُ یَطیرُ فَرَحا بِقَولِ أحمَدَ . [۱۰]

کشف الغُمّهـ به نقل از کتاب الیواقیت ابو عمر زاهد ـ: بعضى افراد موثّق ، از طریق رجال خود به من خبر داده اند که وقتى احمد بن حنبل وارد کوفه شد ، در آن جا مردى بود که اظهار تشیّع مى کرد … . وى به احمد گفت : از تو درخواستى دارم.

احمد گفت : درخواستت پذیرفته است.

مرد گفت : دوست دارم پیش از آن که از این جا بروى ، مذهب خود را به تو عرضه کنم.

احمد گفت : بگو.

آن شیخ گفت : من معتقدم که امیر مؤمنان ـ که درودهاى خدا بر او باد ـ ، پس از پیامبر صلى الله علیه و آله ، بهترینِ مردم بود و مى گویم که وى ، بهترینِ آنان ، برترین و داناترینِ آنان بود و پیشواى پس از پیامبر صلى الله علیه و آله است.

راوى مى گوید : سخن مرد ، تمام نشده بود که احمد در پاسخ گفت : اى مرد! ایرادى به خاطر این اعتقاد نیست. چهار تن از یاران پیامبر خدا ، یعنى جابر و ابوذر و مقداد و سلمان ، پیش از تو بر این باور بودند.

آن مرد، از حرف احمد چنان خوشحال شد که مى خواست پرواز کند!

پی نوشت:
[۱]. ر . ک : سیر أعلام النبلاء : ج ۱۱ ص ۱۷۷ ش۷۸ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۵ ، فضائل الصحابه لابن حنبل : ج ۱ ص ۲۵

[۲]تاریخ دمشق : ج ۴۲ ص ۴۱۹ .

[۳]تاریخ دمشق : ج ۴۲ ص ۴۴۶ . راجع : ج ۳ ص ۴۹۴ (خطاب طائفه من أصحابه بعد البیعه) .

[۴]نیز ، ر. ک : ج ۳ ص ۴۹۵ (سخنان گروهى از یاران امام على پس از بیعت) .

[۵]أطرى فلانٌ فلانا : إذا مدحه بما لیس فیه (لسان العرب : ج ۱۵ ص ۶ «طرأ») .

[۶]الصواعق المحرقه : ص ۱۲۷ .

[۷]المستدرک على الصحیحین : ج ۳ ص ۱۱۶ ح ۴۵۷۲ ، تاریخ دمشق : ج ۴۲ ص ۴۱۸ ، الکامل فی التاریخ : ج ۲ ص ۴۴۱ ولیس فیه «من الفضائل» ، شواهد التنزیل : ج ۱ ص ۲۷ ح ۸ وزاد فیه «أکثر من» بعد «الفضائل» ، الصواعق المحرقه : ص ۱۲۰ ولیس فیه «من أصحاب رسول اللّه صلى الله علیه و آله » .

[۸]شواهد التنزیل : ج ۱ ص ۲۷ ح ۹ ، تهذیب التهذیب : ج ۴ ص ۲۰۴ الرقم ۵۵۶۱ نحوه .

[۹]فتح الباری : ج ۷ ص ۷۴ .

[۱۰]کشف الغمّه : ج ۱ ص ۱۶۰ .

۱ دیدگاه

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.