«فترت» در اصطلاح دینی به مدت زمان بین دو پیامبر گفته میشود. [۱] این کلمه تنها یک بار در قرآن کریم آمده و به فاصله زمانی بین حضرت عیسی علیه السلام و رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله اشاره کرده است.در سوره «مائده» آیه ۱۹ میخوانیم: «یا اَهْلَ الکِتابِ قَدْ جاءکُم رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُم […]
«فترت» در اصطلاح دینی به مدت زمان بین دو پیامبر گفته میشود. [۱] این کلمه تنها یک بار در قرآن کریم آمده و به فاصله زمانی بین حضرت عیسی علیه السلام و رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله اشاره کرده است.در سوره «مائده» آیه ۱۹ میخوانیم: «یا اَهْلَ الکِتابِ قَدْ جاءکُم رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُم عَلی فَتْرَهٍ مِنَ الرُّسُلِ اَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشیرٍ وَلا نَذیرٍ فَقَد جاءَکُم بَشیرٌ وَنَذیرٌ وَاللَّهُ عَلی کُلِ شَیءٍ قَدیرٌ» [۲] «ای اهل کتاب، پیامبر ما به سوی شما آمده که در دوران فترت رسولان [حقایق را] برای شما بیان میکند، تا مبادا [روز قیامت بگویید: «برای ما بشارتگر و هشدار دهندهای نیامد پسقطعاً برای شما بشارتگر وهشدار دهندهای آمده است و خدا بر هر چیزی تواناست».
در مباحث مهدویّت، در اغلب روایات به مدت زمان پنهان زیستی حضرت مهدی علیه السلام، غیبت تعبیر شده؛ اما در پارهای از سخنان معصومین علیهم السلام از این دوران به عنوان «فترت» نیز یاد شده است.
ابو حمزه گوید: «خدمت حضرت صادق علیه السلام رسیدم و عرض کردم: صاحب الامر شمایید؟ فرمود: نه. گفتم: پسر شما است؟ فرمود: نه؛ گفتم: پسر پسر شمااست؟ فرمود: نه؛ گفتم: پسر پسر پسر شمااست؟ فرمود: نه؛ گفتم: پساو کیست؟ فرمود: همانکسیاستکه زمین را پر از عدالت کند؛ چنانکه پر از ستم و جور شده باشد، او در زمان فترت (پیدا نبودن امامان) بیاید، چنانکه رسول خدا صلی الله علیه وآله در زمان فترت (پیدا نبودن رسولان) مبعوث شد». [۳] .
یکی دیگر از روایاتی که اشاره به دوران «فترت» حضرت مهدی علیه السلام نموده، حدیث علی بن حارث بن مغیره است. وی از پدر خویش روایت کرده است: «به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا فترتی خواهد بود که در آن مسلمانان امام خویش را نشناسند؟ فرمود: چنین گفته میشود. عرض کردم: پس ما چه کنیم؟ فرمود: چون چنین شود، به همان امر نخستین بیاویزید و همان را که برآنید، به دست داشته باشید تا آخر کار بر شما روشن گردد». [۴] .
در روایتی دیگر نیز وقتی امام صادق علیه السلام به غیبت صالح پیامبر صلی الله علیه وآله اشاره میکند، چنین میفرماید: «اَللَّهُ اَعْدَلُ مِنْ اَنْ یَتْرُکَ الاَرْضَ بِلا عالِمٍ یَدُلُّ عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَلَقَدْ مَکَثَ القَوْمُ بَعْدَ خُرُوجِ صالِحٍ سَبْعَهَ اَیَّامٍ عَلی فَتْرَهٍ لایَعرِفُونَ اِماماً، غَیرَ اَنَّهُمْ عَلی ما فی اَیْدیهِمْ مِنْ دینِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، کَلِمَتُهُمْ واحِدَهٌ، فَلَمَّا ظَهَرَ صالِحٌعلیه السلام اِجْتَمَعُوا عَلَیهِ وَاِنَّما مَثَلُ القائِمِعلیه السلام مَثَلُ صالِحٍ» [۵] ؛ «… خدا عادلتر از آن است که زمین را بدون عالم گذارد تا مردم را به خدای تعالی راهبری کند. آن قوم بعد از خروج صالح، تنها هفت روز در حال فترت (بلاتکلیفی) به سر بردند که امامی را نمیشناختند؛ ولی آنها به همان دین خدای تعالی که در دستشان بود عمل میکردند و با هم متحد بودند و چون صالح علیه السلام ظاهر شد، دور او جمع شدند و همانا مثل قائم علیه السلام، مثل صالح علیه السلام است».
[۱] لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۷۴٫
[۲] سوره مائده (۵)، آیه ۱۹٫
[۳] الکافی، ج ۲، ص ۱۴۱، ح ۲۱٫
[۴] الغیبه، ص ۲۲۸، ح ۲٫
[۵] کمالالدین، ج ۱، باب ۳، ح ۱٫
تمامی حقوق این سایت برای پایگاه جامع اطلاع رسانی امام مهدی (عج)محفوظ است.
طراحی سایت : راستچین