۞ قال رسولُ اللّهِ :
أبْشِري يا فاطمةُ ، فإنّ المهديَّ منكِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله خطاب به دخترشان حضرت فاطمه فرمودند : بشارت باد تو را اى فاطمه كه مهدى از فرزندان توست.

موقعیت شما : صفحه اصلی » علائم حتمی ظهور » علائم ظهور
  • شناسه : 441
  • 01 خرداد 1394 - 11:04
  • ارسال توسط :
کارنامه سیاه سفیانی در عراق

کارنامه سیاه سفیانی در عراق

خروج شیصبانی در پیش‌قدم خروج سفیانی: از محضر امام صادق(ع) در مورد خروج سفیانی پرسیدند، فرمود: «سفیانی هرگز خروج نمی‌کند، جز اینکه پیش از او «شیصبانی»۱ در سرزمین کوفه خروج کند، سپاهیانش همانند آب که از زمین می‌جوشد، چون مور و ملخ در اطراف او گرد آیند و جمعیّت شما را هلاک کنند. پس از خروج […]

خروج شیصبانی در پیش‌قدم خروج سفیانی: از محضر امام صادق(ع) در مورد خروج سفیانی پرسیدند، فرمود: «سفیانی هرگز خروج نمی‌کند، جز اینکه پیش از او «شیصبانی»۱ در سرزمین کوفه خروج کند، سپاهیانش همانند آب که از زمین می‌جوشد، چون مور و ملخ در اطراف او گرد آیند و جمعیّت شما را هلاک کنند. پس از خروج شیصبانی منتظر خروج سفیانی، سپس ظهور قائم(ع) باشید».۲

عراق، تنها هدف سفیانی

نعمانی با سند صحیح از امام باقر(ع) روایت کرده که سفیانی پس از کشتن ابقع و اصهب، هدفی جز عزیمت به سرزمین عراق ندارد. سپاه سفیانی در قرقیسیا نبرد سختی کرده، یکصدهزار تن از ستمگران را بر خاک مذلّت انداخته، سپاهی هفتاد هزار نفری به سوی کوفه گسیل می‌دارد. آنها اهل کوفه را می‌کشند، به دار می‌زنند و اسیر می‌گیرند.
در آن هنگام، پرچم‌هایی از سوی خراسان شتابان حرکت می‌کنند که شماری از یاران حضرت(ع) در میان آنهاست. سپس یکی از شیعیان کوفه با جمعی از افراد ناتوان خروج می‌کند، که در میان کوه و حیره به دست سرلشکر سفیانی کشته می‌شود؛۳ امام باقر(ع) در حدیثی، کارکرد سفیانی را شرح می‌دهد و در فرازی از آن می‌فرماید: «تنها انگیزه سفیانی و خشم و حرص او شعیان ما می‌باشد».۴ امیرمؤمنان(ع) در این رابطه می‌فرماید: «سپاه سفیانی به جست‌وجوی اهل خراسان می‌پردازد، هر کجا شیعه‌ای از شیعیان آل‌محمّد(ع) را پیدا کند به قتل می‌رساند».۵
از طریق عمّار یاسر روایت شده که سپاه سفیانی چون تاریکی شب پیش می‌رود، با هر چه مواجه شود در هم می‌شکند، تا وارد کوفه شده، شیعیان آل محمّد(ع) را به قتل برساند. آنها همه جا به جست‌وجوی اهل خراسان می‌پردازند.۶

شاخص‌ترین اقدامات سفیانی در عراق

۱٫ سیطره سفیانی بر شهر کوفه

پیامبر اکرم(ص) به هنگام شمارش «أشراط السّاعه» یعنی حوادث ده‌گانه‌ای که باید پیش از رستاخیز رخ دهد، از خروج سفیانی و سیطره‌اش بر کوفه سخن گفته است.۷ امیرمؤمنان(ع) در این رابطه می‌فرماید: «پسر هند جگرخواره، از تبار ابوسفیان، عثمانْ نام، پسر عنبسه، مردی چهارشانه، بدچهره، سر ستبر، آبله‌رو و کورنما از وادی یابس خروج کرده، در سرزمین کوفه فرود آید، بر منبر آن قرار می‌گیرد».۸ امام باقر(ع) در این زمینه فرمود: «آنچه انتظار می‌کشید اتّفاق نمی‌افتد، جز هنگامی که سفیانی بر فراز منبرِ آن قرار بگیرد. در آن هنگام قائم آل محمّد(ع) از سوی حجاز به طرف شما حرکت می‌کند».۹
۱ـ۱٫ تقارن خروج سفیانی با یمانی و خراسانی: فضل بن شاذان با سند صحیح از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: «خروج سه تن: خراسانی، سفیانی و یمانی، در یک سال، یک ماه، و در یک روز خواهد بود».۱۰ نظیر همین تعبیر از امام باقر(ع) نیز روایت شده است.۱۱در فرازی از این حدیث آمده است: «سفیانی و خراسانی، یکی از مشرق و دیگری از مغرب، به سوی آنها (بنی‌العبّاس) خروج می‌کند و مانند دو اسب مسابقه، هم‌زمان وارد کوفه شوند و نابودی بنی فلان ـ بنی‌العبّاس ـ به دست آنها خواهد بود».۱۲
۱ـ۲٫ دوازده نیروی مسلّح در کوفه: امام باقر(ع) می‌فرماید: «ابقع خروج کرده، با قومی که ابزار و ادوات جنگی دارند می‌جنگد، سفیانی خروج کرده با هر دو می‌جنگد. سفیانی اخوَص ملعون۱۳ بر همه آنها پیروز می‌شود. آنگاه منصوریان (یمانی پیروز) با سپاهیانش، با شوکت و قدرت، از صنعا خروج کرده، با پرچم‌های زرد و جامه‌های رنگین با سفیانی درگیر شده، آنها را به شیوه عهد کهن از پای در می‌آورد.
در آن ایّام دوازده پرچم شناخته شده در کوفه نصب می‌شود. مردی از تبار امام حسن یا امام حسین(ع) که به سوی پدرش فرا می‌خواند، در کوفه کشته می‌شود و مردی از موالیان خروج می‌کند که وصفش معلوم است و در کشتار اسراف می‌کند و به دست سفیانی کشته می‌شود.۱۴
۱ـ۳٫ نسل کشی سفیانی در کوفه: امیرمؤمنان(ع) در مورد نسل کشی سپاه سفیانی می‌فرماید: «لشکر اعزامی سفیانی به شرق، هفتاد هزار نفر را در کوفه می‌کشد، شکم سیصد زن را می‌شکافد و به هنگام ورود به کوفه گروه انبوهی را به قتل می‌رساند».۱۵ و در حدیث دیگری فرمود: «سپاه اعزامی او به شرق، وارد کوفه شده، چه خون‌هایی که ریخته شود، چه شکم‌هایی که دریده گردد، چه اموالی که به یغما رود و چه خون‌ها که هدر شود».۱۶ و در فرازی از خطبه‌اش فرمود: «سپاه سفیانی وارد کوفه می‌شود، کسی را در آنجا فروگذار نمی‌کند، جز اینکه می‌کشد، اشیاء قیمتی را می‌بیند و متعرّض نمی‌شود، ولی کودکان را دستگیر کرده گردن می‌زند».۱۷ از طریق عمّار یاسر روایت شده که سفیانی وارد کوفه شده، دوستان و شیعیان آل محمّد(ص) را به قتل می‌رساند و شخصیّت معروفی را در آنجا می‌کشد.۱۸
۱ـ۴٫ در به در به دنبال شیعیان: امام صادق(ع) می‌فرماید: «گویی سفیانی (یا امیر لشکر سفیانی) را می‌بینم که در رُحْبَه کوفه۱۹ رحل انداخته، منادی‌اش فریاد می‌زند: «به هر کس سر شیعه‌ای را بیاورد، هزار درهم جایزه می‌دهم». پس همسایه به همسایه یورش برده، گردنش را می‌زند و می‌گوید: این نیز از آنها می‌باشد. پس هزار درهم جایزه می‌گیرد».۲۰
آنگاه از وضع زمامداران سخن می‌گوید و از جاسوسان ماسک‌دار خبر می‌دهد که خود را از پیروان آیین شما نشان می‌دهند، شما را شناسایی می‌کنند و از یکایک شما گزارش تهیّه می‌کنند. چنین افرادی جز، حرام‌زادگان نخواهند بود.۲۱
۱ـ۵٫ ویرانی کوفه به دست سفیانی
در ذیل آیه شریفه: «و إن من قریهٍ إلّا نحن مهلکوها»۲۲ از مقاتل نقل شده که عامل ویرانی هر شهری را بر شمرده، در مورد کوفه می‌گوید: «امّا ویرانی کوفه به دست سفیانی از تبار عنبسه از آل ابی سفیان می‌باشد».۲۳ حذیفه نیز از رسول اکرم(ص) روایت کرده که فرمود: «سپاه سفیانی به سوی کوفه سرازیر می‌شوند و اطراف کوفه را ویران می‌کنند».۲۴

۲٫ سفیانی بر کرانه رود دُجَیل

پیامبر اکرم(ص) در مورد کارکرد سفیانی می‌فرماید: «چون سفیانی از فرات عبور کند و به محلّی به نام «عاقرقَوْفا»۲۵ برسد، خداوند ایمان را از دلش می‌زداید، در کرانه رود دُجیل هفتاد هزار مرد جنگی و بیش از آن از افراد غیر نظامی را به قتل می‌رساند. بر خزانه دست پیدا می‌کند، نظامیان را می‌کشد و شکم بانوان را می‌شکافد، به این بهانه که شاید حامله باشند و فرزند پسر به دنیا آورند».۲۶ در ادامه می‌فرماید: «بانوان قریشی از رهگذرها و قایق‌ران‌ها استمداد می‌جویند و از آنها می‌خواهند که آنان را سوار کرده، به منطقه امنی ببرند، ولی آنها به جهت دشمنی با اهل‌بیت آنان را سوار نمی‌کنند».۲۷
در حدیث دیگری می‌فرماید: «برای پسرعموهایم (بنی‌العبّاس) شهری در سمت مشرق، در میان دجله، و دجیل خواهد بود… نابودی آن به دست سفیانی می‌باشد. گویی با چشم خود می‌بینم که سقف‌های آن روی پایه‌هایش فرو ریخته است».۲۸

۳٫ جنایات سفیانی در شهر بصره

سفیانی سه بار وارد بصره می‌شود، اشراف (سادات) را می‌کشد، عزیزان را بر خاک مذلّت می‌نشاند، بانوان را به اسارت می‌برد؛ وای بر آبروهای بر باد رفته، شمشیرهای از نیام بر آمده، کشته‌های روی هم انباشته و دامن‌های در مورد تعرّض قرار گرفته.۲۹

۴٫ کارکرد سفیانی در عَینُ التّمر

در منابع حدیثی آمده است که، سفیانی در «عَینُ التّمر»۳۰ هفتاد هزار نفر را به قتل می‌رساند.۳۱

۵٫ دیوار حایل

سفیانی با لشکری جرّار به سوی عراق حرکت می‌کند، یکصد هزار نفر به دنبال او حرکت می‌کنند، در بین جلولا و خانقین سدّ ایجاد می‌کند و معترضان را همانند گوسفند سر می‌برد.۳۲

۶٫ کشار فجیع در موصل

در خطبه البیان منسوب به امیرمؤمنان(ع) آمده است: «سفیانی پس از حوادث خون‌بار حِمص، حلب، رقّه، رأس‌العین و نُصَیبین، وارد موصل می‌شود، مردم بغداد در آنجا گرد آیند و اهالی شهر حضرت یونس به لخمه می‌روند، نبرد سختی در موصل رخ می‌دهد که تعداد شصت هزار نفر در آن میان کشته می‌شود».۳۳

۷٫ جنایات بی‌شمار سفیانی در بغداد

از پیامبر اکرم(ص) روایت شده که سپاه سفیانی بیش از پانصدهزار نفر را در بغداد به قتل می‌رساند.۳۴ امیرمؤمنان(ع) در فرازی از یک خطبه طولانی از کشته شدن هفتاد هزار نفر در بغداد خبر داده است.۳۵ امام صادق(ع) از انتقال پایتخت عبّاسیان به زوراء (بغداد) خبر داده، در فرازی از آن می‌فرماید: «در آن هنگام سفیانی خروج کرده بدترین شکنجه‌ها را روا می‌دارد».۳۶

۸٫ درگیری‌های پراکنده

امام باقر(ع) می‌فرماید: «هنگامی که سفیانی بر ابقع، منصور، کندی، ترک و روم چیره شود، به سوی عراق عزیمت می‌کند… بر شهری سیطره پیدا می‌‌کند، کشتار فجیعی در آن به راه می‌اندازد، افرادی را ـ صبراً ـ می‌کشد و شش تن از افراد برجسته بنی‌العبّاس را به قتل می‌رساند».۳۷ و در حدیث دیگری از درگیری سپاه سفیانی در اصطخر، قومس، دولات ری، مرز زریخ… ری، بابل، مداین و نصیبین و حوادث مرگ‌بار در آنها سخن گفته است.۳۸

۹٫ دیگر جنایت‌ها

آنچه گفته شد نمی از یَم و اندکی از جنایات بی‌شماری است که سفیانی در عراق مرتکب می‌شود. در حدیثی، امیر بیان مولای متّقیان(ع) شماری از جنایات او را بر شمرده که در زیر می‌آوریم:
۱٫ دستگیره‌های اسلام را یکی پس از دیگری نابود می‌کند،
۲٫ اهل دانش و فضیلت را می‌کشد،
۳٫ قرآن‌ها را طعمه حریق می‌سازد،
۴٫ مساجد را ویران می‌کند،
۵٫ محرّمات را مباح می‌سازد،
۶٫ دستور ساز و آواز در کوچه و بازار می‌دهد،
۷٫ فرمان باده نوشی در گذرگاه‌ها صادر می‌کند،
۸٫ کارهای ناشایست را مباح اعلام می‌کند،
۹٫ از انجام فرایض جلوگیری می‌کند،
۱۰٫ در گسترش فسق و ستم تلاش می‌کند،
۱۱٫ هر لحظه بر طغیان و سرکشی خود می‌افزاید،
۱۲٫ از روی دشمنی با اهل‌بیت، هر کس را که نامش: محمّد، احمد، علی، جعفر، حمزه، حسن، حسین، فاطمه، زینب، رقیّه، امّ کلثوم، خدیجه و عاتکه باشد، به قتل می‌رساند،
۱۳٫ کودکان را جمع می‌کند، در دیگ با زیتون می‌جوشاند،
۱۴٫ دو کودک را که حسن و حسین نام دارند، دستگیر کرده، به دار می‌زند.۳۹

افول قدرت سفیانی و بشارت ظهور

جنایات بی‌شمار سفیانی موجب می‌شود که گروه‌های غیور با یکدیگر پیمان بسته، علیه سفیانی خروج کنند، که به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم:

۱٫ سپاه سفیانی بر عفّت سی هزار دوشیزه در کوفه تعدّی می‌کنند، سپس سرهای آنها را برهنه کرده، به عنوان برده در معرض فروش قرار می‌دهند… خبر به اهل بصره می‌رسد، از دریا و خشکی حمله می‌کنند و زن‌ها را از دست آنها رهایی می‌دهند.۴۰
۲٫ نیروهایی از کوفه و بصره هم پیمان شده‌اند، با سفیانی به نبرد می‌پردازند.۴۱
۳٫ سفیانی چهل روز با آنها درگیر می‌شود، چون نیروی کمکی نمی‌رسد، ناگزیر با رومیان قرارداد صلح امضا می‌کند، که هیچ یک از طرفین، چیزی به طرف دیگر پرداخت نکند.۴۲
۴٫ سیّد هاشمی با پرچم‌های سیاه به پرچم‌داری «شعیب بن صالح» از خراسان حرکت می‌کند، در دروازه اصطخر با سپاه سفیانی درگیر می‌شود، نبرد سختی روی می‌دهد، پرچم‌های سیاه پیروز می‌شوند و سپاه سفیانی فرار می‌کنند.۴۳
۵٫ به هنگام خروج سفیانی از کوفه، دو سپاه متّحد شده، با سپاه او می‌جنگند، آنها را از پای در می‌آورند، غنایم و اسیران جنگی را از دست آنها می‌رهانند.۴۴
۶٫ جوان هاشمی، با خالی در کف دست چپ، با پرچم‌های سیاه و جلوداری مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح، با سپاه سفیانی نبرد می‌کند و آن را شکست می‌دهد.۴۵
۷٫ پرچم‌های سیاه سپاه سفیانی شکست داده، آنها را تا بیت‌المقدّس عقب می‌رانند و زمینه را برای حکومت حضرت مهدی(ع) فراهم می‌سازند.۴۶
بشارت ظهور: پیشوای پرواپیشگان، امیرمؤمنان(ع) در فرازی از خطبه مفصّلی می‌فرماید: «هنگامی که لشکر سفیانی به سوی کوفه عزیمت نمود، منتظر ظهور بهترین آل‌محمّد(ع) باشید».۴۷ از طریق عمّار یاسر روایت شده که چون سفیانی وارد کوفه شود و یاوران آل محمّد(ع) را به قتل برساند، حضرت مهدی(ع) ظاهر شود و پرچم او را شعیب بن صالح حمل کند.۴۸ امام زین‌العابدین(ع) می‌فرماید: «قائم(ع) از مدینه حرکت نموده… وارد قادسیّه می‌شود، در حالی که مردم با سفیانی بیعت کرده، در کوفه گرد آمده باشند».۴۹
دستگیری سفیانی: رئیس مذهب، حضرت امام صادق(ع) می‌فرماید: «قائم(ع) وارد نجف اشرف می‌شود، سفیانی با یارانش از کوفه حرکت می‌کند، حضرت با آنها محاجّه می‌کند… . آنگاه پرچم پیامبر اکرم(ص) را به اهتزاز در می‌آورد، فرشتگان بدر به یاری‌اش فرود می‌آیند… . پس سپاه سفیانی را شکست داده، تا داخل کوفه به عقب‌نشینی وادار می‌کند.
منادی حضرت ندا سر می‌دهد: زخمی‌ها را نکشید و فراری‌ها را دنبال نکنید. پس با آنها همانند سیره امیرمؤمنان(ع) در مورد اهل بصره رفتار می‌کند».۵۰
در خطبهالبیان منسوب به امیرمؤمنان(ع) آمده است: «سفیانی با دویست هزار مرد جنگی از سواره و پیاده حرکت می‌کند تا در حیره فرود آید… در آنجا نبرد سختی بین او و حضرت مهدی(ع) رخ می‌دهد. سپاه سفیانی شکست می‌خورد، سفیانی با تعداد اندکی از یارانش فرار می‌کند. یکی از یاران حضرت به نام «صیّاح» با گروهی از اصحاب، او را دنبال کرده، دستگیر نموده، به نزد حضرت می‌آورد».۵۱
بیعت سفیانی: امام باقر(ع) در مورد فرجام کار سفیانی می‌فرماید: «به سفیانی خبر می‌رسد که حضرت قائم(ع) به سوی او عزیمت نموده، با سپاهیانش به سوی آن حضرت حرکت می‌کند و تقاضای دیدار می‌نماید. حضرت مهدی(ع) حجّت را بر وی تمام می‌کند، او تسلیم شده، بیعت می‌کند. چون به سوی سپاهیانش بر می‌گردد، آنها او را سرزنش می‌کنند، پس بیعتش را می‌شکند و آماده نبرد می‌شود و حضرت مهدی(ع) آنها را شکست می‌دهد. اگر یکی از آنها پشت درخت، یا پشت سنگی مخفی شده باشد، آن درخت و آن سنگ می‌گوید: «ای مؤمن، فرد کافری در پشت من مخفی شده است».۵۲
در مورد سپاه اعزامی سفیانی به مدینه و خسف آنها در سرزمین بیدا، ان‌شاءالله در فرصت دیگری سخن خواهیم گفت.

پی نوشت ها :

۱٫ شَیصبان معانی مختلفی دارد، از جمله نام شیطان و رئیس گروهی از پریان می‌باشد. (ابن منظور، لسان العرب، ج ۷، ص ۱۱۱).
۲٫ نعمانی، الغیبـه، ص۳۰۲٫
۳٫ همان، ص۲۸۰٫
۴٫ همان، ص۳۰۱٫
۵٫ سلمی، عقدالدّرر، ص۸۷٫
۶٫ مروزی، الفتن، ج۱، ص۳۰۳، ح۸۸۲٫
۷٫ طبری، دلائل الامامـه، ص۴۶۶، ح۴۵۰٫
۸٫ کمال‌الدّین، ج۲، ص۶۵۱٫
۹٫ مسعودی، اثبات الوصیّـه، ص۲۲۶٫
۱۰٫ خاتون آبادی، کشف الحقّ، ص۱۷۳، خ۲۹٫
۱۱٫ نعمانی، الغیبـ[، ص۲۵۵٫
۱۲٫ همان.
۱۳٫ اخوص، از القاب سفیانی به معنای: چشم ریز، چشمش به گودی نشسته و کسی که یک چشمش کوچک‌تر از چشم دیگر او باشد. [ابن منظور، لسان‌العرب: ج ۴، ص۲۴۴].
۱۴٫ مروزی، الفتن، ج۱، ص۲۹۱، ج۸۴۹٫
۱۵٫ عقدالدّرر، ص۹۲٫
۱۶٫ مروزی، الفتن، ج۱، ص۳۰۱، ج۸۷۸٫
۱۷٫ سیّدابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص۴۲۳، ب۱۵۷٫
۱۸٫ شیخ طوسی، الغیبـه، ص۴۶۴، ح۴۷۹٫
۱۹٫ «رحبه» نام روستایی در یک منزلی کوفه می‌باشد. [یاقوت، معجم البلدان، ج ۳، ص ۳۳].
۲۰٫ شیخ طوسی، الغیبـه، ص۴۵۰، ح۴۵۳٫
۲۱٫ همان.
۲۲٫ سوره إسراء (۱۷)، آیه ۵۸٫
۲۳٫ مقدسی، البدء و التّاریخ، ج۴، ص۱۰۳٫
۲۴٫ ثعلبی، الکشف، و البیان، ج۸، ص۹۵٫
۲۵٫ عاقر به معنای شن‌زار است و احتمالاً منظور از «عاقرقوفا» «عقرقوف» از کوه‌های سیلحین در نواحی بغداد باشد؛ معجم البلدان، ج ۴، ص ۶۸٫
۲۶٫ مروزی، الفتن، ج۱، ص۳۰۴، ح۸۸۵٫
۲۷٫ همان.
۲۸٫ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۳۸٫
۲۹٫ حائری، الزام النّاصب، ج۲، ص۲۰۳٫
۳۰٫ نام شهری در نزدیکی انبار، در غرب کوفه، [یاقوت، معجم‌البلدان، ج ۳، ص۷۵۹].
۳۱٫ سلمی، عقدالدرر، ص۷۷٫
۳۲٫ الزام الناصب، ج۲، ص۲۰۹٫
۳۳٫ همان، ص۲۱۳٫
۳۴٫ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۴۰٫
۳۵٫ عقدالدرر، ص۹۱۲٫
۳۶٫ سید ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص۱۳۴، ب۵۴٫
۳۷٫ مروزی، الفتن، ج۱، ص۳۰۴۷، ح۸۸۴٫
۳۸٫ همان، ص۳۱۶، ح۹۱۳٫
۳۹٫ عقدالدّرر، ص۹۳٫
۴۰٫ مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص۳۱۰٫
۴۱٫ مروزی، الفتن، ج۱، ص۳۱۶، خ۹۱۶٫
۴۲٫ همان، ص۲۲۲، ح ۶۲۰٫
۴۳٫ همان، ص۳۱۶، ح۹۱۲٫
۴۴٫ طبری، تفسیر جامع البیان، ج۲۲، ص۷۲٫
۴۵٫ مروزی، الفتن، ج۱، ص۳۱۴، ح۹۰۷٫
۴۶٫ همان، ص۳۱۰، ح ۸۹۴٫
۴۷٫ سید ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص۱۲۵، ب۳۹٫
۴۸٫ مروزی، الفتن، ج۱، ص۳۱۴، ح۹۰۸٫
۴۹٫ نیلی، سرور أهل الایمان، ص۱۰۰، ح۷۸٫
۵۰٫ همان، ص۱۰۱، ح۷۹٫
۵۱٫ حائری، الزام الناصب، ج۲، ص۲۲۱٫
۵۲٫ سرور أهل الایمان، ص۱۰۱، ح۸۰٫

برچسب ها

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.