۞ قال رسولُ اللّهِ :
أبْشِري يا فاطمةُ ، فإنّ المهديَّ منكِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله خطاب به دخترشان حضرت فاطمه فرمودند : بشارت باد تو را اى فاطمه كه مهدى از فرزندان توست.

موقعیت شما : صفحه اصلی » اسلایدر » معرفی کتاب » کتابخانه
  • شناسه : 625
  • 04 خرداد 1394 - 18:27
  • ارسال توسط :
غیبت نعمانى‏

غیبت نعمانى‏

غیبت نعمانى تالیف محمد بن ابراهیم معروف به کاتب نعمانى از علماى قرن چهارم هجرى است که توسط آقاىان فهری و غفارى به فارسى ترجمه شده است. چاپ سنگى کتاب داراى غلطهاى فراوان و خطوط در هم آمیخته و کلمات تحریف شده بود و از افتادگى بسیار کلمات و تحریف در امان نمى‏باشد. با وجود […]

غیبت نعمانى تالیف محمد بن ابراهیم معروف به کاتب نعمانى از علماى قرن چهارم هجرى است که توسط آقاىان فهری و غفارى به فارسى ترجمه شده است.

چاپ سنگى کتاب داراى غلطهاى فراوان و خطوط در هم آمیخته و کلمات تحریف شده بود و از افتادگى بسیار کلمات و تحریف در امان نمى‏باشد.Nomani

با وجود اینکه« کتاب» یکى از خالص‏ترین میراث‏هاى علمى ما و در موضوع خود از بهترین کتب تألیف شده است و در نزد دانشمندان و نامداران مذهب ما از ستون‏هاى پا برجا و محکم و از ذخائرى است که از دیرباز به جاى مانده و یادگار جاودان مذهب ما محسوب مى‏گردد و موضوعش( امامت) از مهمترین موضوعات اعتقادى نزد ما است، بلکه باید آن را سنگ زیر بنایى دانست که کلّیّه ستون‏هاى اعتقادى ما متکى بدان است.

مترجم مى‏گوید:… روزى چنین پیش آمد که من در حجره خویش سرگرم ترجمه کتاب ثواب الأعمال شیخ صدوق بودم، در این هنگام جوانى موقّر با ظاهرى متین و آراسته؛ در حالى که نسخه‏اى از کتاب« غیبت نعمانى» را در دست داشت وارد شده و پس از سلام و تعارفى نشست. از ایشان پرسیدم که کیست و خواسته‏اش چیست؟ پاسخ داد آمده‏ام تا در مورد چاپ این کتاب با شما گفتگو کنم و در این خصوص مختصرى صحبت کرد، من متوجّه شدم، نامبرده به انتشار کتبى که راجع به امام زمان( ع) نگارش یافته، بسیار شایق و در مورد این گونه کتب و مؤلّفین آن‏ها صاحب اطّلاع و علاقه است. نام ایشان را پرسیدم. خود را به نام و نشان معرّفى نمود و افزود که من از شاگردان یکى از اساتید سرشناس معاصر هستم و هم ایشان ما را به چاپ این برانگیخته و نظرشان این است که تصحیح آن را به عهده شما گذاریم و ما را به همکارى با شما در چاپ کتاب سفارش نموده است، من به ایشان تبریک گفته و بر ایشان آرزوى توفیق کردم و سخنانى در بزرگى مقام استاد مشارالیه گفتم، چه او واقعا در خور تعظیم و شایسته بزرگداشت است. او یکى از سخنرانان صاحب آوازه و بلیغ این عصر است که در این فن به کمال بوده و در بلاغت ایشان هیچ سخن نیست.

مترجم محترم در اصلاح و زدودن کتاب از پیرایه‏ها و بیهوده کارى‏هاى نااهلان و تحریفات نسخه برادران همّت گمارده و آن را با چهار نسخه که مقابله نموده و در جهت اصلاح آن به کتبى که در همین زمینه سخن مى‏گوید یا روایات آن را آورده است، مراجعه نموده و در هر کلمه مهمى یا جایى از عبارتى که به واسطه عدم وضوح توقّفى پیش آمده و بدان راه نبرده، مورد را همچنان باقى گذاشته و در حاشیه لفظ« کذا» آورده که نشانه توقّف در آن است و آن را به عهده درک هوشمند و فضل خواننده واگذار ساخته و در تصحیح اغلاط و درست کردن و تصحیح نادرست‏ها و توضیح و تفسیر عبارات سر بسته و کوتاه و شرح مضامین غریب و دور از ذهن و روشن ساختن همه پیچیدگى‏هاى کتاب و معرّفى اعلام و شخصیّت‏ها در مواردى که لزوم تعریف را احساس مى‏نمودم و در تعیین و تشخیص راویان هم نام نهایت کوشش خود را به کار بسته و نیز سایر امور دیگرى که مى‏توانست، مورد رغبت و توجّه قرار گیرد و فهم مطالبش براى خواننده سهل و آسان آید و با کمال راحتى به ثمرات آن دست یابد و اندیشه‏هاى از کار افتاده به کار افتد و چشمه‏سار اندیشه پس از خشکى روان گردد.

والد مترجم در نگارش عربى با برخوردارى از مقدرت طبع موزون خود و با استفاده از تسلّطى که در بکارگیرى واژه‏هاى آهنگین، استعارات و کنایات، ترکیب الفاظ و عبارات موزون و غیره چنان نثر شعر گونه‏اى را به تحریر کشیده که مترجم براى حفظ امانت در ترجمه از تکرار عین همان عبارات گریزى نداشته است.

 

محمد بن ابراهیم نعمانى‏

ولادت‏

ابو عبد الله، محمد بن ابراهیم بن جعفر کاتب نعمانى مشهور به ابن زینب از راویان بزرگ شیعه در اوایل قرن چهارم هجرى به شمار مى‏آید.

مقام علمى‏

وى علاوه بر این که نویسنده‏اى خوش نظر و داراى قدرت استنباط بوده، از اطلاعات وسیعى درباره رجال و احادیث برخوردار بوده است.

او از شاگردان بزرگ ثقه الاسلام کلینى به شمار مى‏آید و بیشتر معلومات خود را از ایشان فرا گرفته است.

همچنین کاتب و نویسنده او نیز به شمار مى‏آمد و به همین خاطر از شهرت، احترام و اعتبار خاصى در نزد علماء و فقهاى شیعه بهره‏مند شده است.

سفر به شیراز

نعمانى که براى شنیدن احادیث از یک راوى معتبر به شهرهاى مختلفى سفر مى‏کرد در سال ۳۱۳ هجرى به شیراز رفت تا از عالم بزرگوار، ابو القاسم موسى بن محمد اشعرى نوه سعد بن عبد الله قمى بدون واسطه روایت بشنود و راوى روایات او باشد.

سفر به بغداد

در سال ۳۲۷ هجرى به بغداد سفر کرد تا از ستارگان درخشان روات شیعه در آن شهر نیز بهره‏مند گردد.

در بغداد از بزرگانى مانند: احمد بن محمد بن سعید بن عقده کوفى و محمد بن همام بن سهیل روایت شنید.

سفر به شام‏

وى در سال ۳۳۳ به اردن سفر کرد تا از محمد بن عبد الله بن معمر طبرانى و ابو الحارث عبد الله بن عبد الملک بن سهل طبرانى روایت بشنود.

پس از آن به سوى شهر دمشق رفت و در آنجا از محمد بن عثمان بن علاّن دهنى بغدادى روایت شنید.

در حلب‏

وى بعد از آن، به سوى شهر حلب رفت. مردم و علماى شهر بسیار از او استقبال کردند و از او خواستند در آن شهر بماند تا از نور وجودش، که مملو از روایات اهل بیت عصمت و طهارت بود، بهره ببرند. او نیز پذیرفت و تا آخر عمر در آن شهر ماند و همانند شمعى درخشید و به دیگران روشنى بخشید. و در سال ۳۶۰ ق از دنیا رفتند.

کتاب غیبت از دستاوردهاى اقامت نعمانى در شهر حلب است. او با نگارش این کتاب قدم بزرگى در آشنایى مردم آن سامان با امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف برداشت، خصوصا در آن زمان که اوایل عصر غیبت کبرى بود.

سخن نجاشى‏

نجاشى، یکى از مشایخ بزرگ شیعه درباره نعمانى مى‏گوید:

« نعمانى، معروف به ابن زینب، از مشایخ بزرگ شیعه مى‏باشد، وى از مقام و منزلتى بزرگ برخوردار است و داراى شخصیتى شریف و عقیده‏اى صحیح و روایاتى فراوان است.»

اساتید

نعمانى از محضر شخصیت‏هاى بزرگى از راویان حدیث بهره‏مند شد مانند:

۱- محمد بن یعقوب کلینى ۲- محمد بن عبد الله بن جعفر حمیرى ۳- ابو على، محمد بن همام بن سهیل بن بیزان، کاتب اسکافى ۴- ابو القاسم موسى بن محمد قمى ۵- محمد بن عثمان بن علان دهنى بغدادى ۶- احمد بن محمد بن سعید کوفى، معروف به ابن عقده‏

تألیفات‏

وى علاوه بر کتاب غیبت، تألیفات دیگرى نیز دارد مانند:

کتاب الفرائض، کتاب الرد على الإسماعیلیه، کتاب التفسیر، کتاب التسلی.

متأسفانه بجز کتاب غیبت، دیگر تألیفات ایشان به دست ما نرسیده و فقط شیخ حر عاملى مى‏فرماید: من بخشى از تفسیر ایشان که روایات نعمانى از امام جعفر صادق علیه السلام مى‏باشد را دیده‏ام.

ظاهرا مقصود شیخ حر همان کتاب« محکم و متشابه»، منسوب به سید مرتضى مى‏باشد که علامه مجلسى نیز آن را جزء مصادر بحار الأنوار قرار داده است.

 

 

 

 

برای مطالعه پیشنهاد می شود :

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.