۞ قال رسولُ اللّهِ :
أبْشِري يا فاطمةُ ، فإنّ المهديَّ منكِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله خطاب به دخترشان حضرت فاطمه فرمودند : بشارت باد تو را اى فاطمه كه مهدى از فرزندان توست.

موقعیت شما : صفحه اصلی » علائم حتمی ظهور » علائم ظهور
  • شناسه : 444
  • 01 خرداد 1394 - 11:08
  • ارسال توسط :
ندای آسمانی در آیات قرآن کریم

ندای آسمانی در آیات قرآن کریم

آیه اول: «إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِّن السَّمَاء آیَهً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ» ترجمه: اگر بخواهیم، از آسمان بر آنان آیه‌ای نازل می‌کنیم تا گردن‌هایشان در برابر آن فروتن شود. تفسیر اجمالی آیه این آیه، خطاب به پیامبر صلی الهم و علیه و آله و سلم می‌فرماید: «لعلک باخع نفسک ألا یکونوا مؤمنین»؛ چه بسا […]

آیه اول:
«إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِّن السَّمَاء آیَهً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ»
ترجمه: اگر بخواهیم، از آسمان بر آنان آیه‌ای نازل می‌کنیم تا گردن‌هایشان در برابر آن فروتن شود.
تفسیر اجمالی آیه
این آیه، خطاب به پیامبر صلی الهم و علیه و آله و سلم می‌فرماید: «لعلک باخع نفسک ألا یکونوا مؤمنین»؛ چه بسا تو جانت را می‌فرسایی که چرا (مشرکان) ایمان نمی‌آورند. ابوالفتوح رازی می‌گوید:
سبب نزول آیت آن بود که رسول صلی اله  و علیه و آله و سلم ، اهل مکه را دعوت کرد و ایشان ایمان نمی‌آوردند، رسول، دل تنگ شد و اثر رنج او پیدا می‌شد. خدای تعالی گفت: خویشتن را هلاک خواهی کردن؛ برای آن که ایشان ایمان نمی‌آورند.
در ادامه آیه می‌فرماید: اگر خداوند بخواهد می‌تواند همه مشرکان را وادار به ایمان اجباری کند.

جایگاه آیه در بحث مهدویت
در میان احادیث ائمه علیهم السلام، نُه روایت، مراد از آیه را «صیحه» یا «ندای آسمانی»  و دو حدیث، مراد از آن را «فزعه» می‌دانند  و یک روایت از ابن عباس، مراد از این آیه را برپایی دولت اهل بیت علیهم السلام و سرنگونی دولت بنی امیه می‌داند  و روایتی از امام محمد باقر علیه السلام، مراد از آیه را رکود خورشید از هنگام زوال تا عصر دانسته است.
در میان احادیثی که مراد از «آیه» را صیحه یا ندای آسمانی بیان می‌کنند، پنج روایت با سند صحیح وجود دارد که در این‌جا به بیان دو حدیث از این روایات می‌پردازیم.
حدیث اول؛ روایت حسن بن زیاد صیقل از امام جعفر صادق علیه السلام:
فرمود: همانا قائم علیه السلام قیام نمی‌کند؛ مگر این‌که منادی از آسمان ندا می‌دهد، دختران پرده‌نشین و اهل مشرق و مغرب، آن را می‌شنوند و در مورد آن، این آیه« إن نشأ ننزل علیهم من السماء آیه فظلت اعناقهم لها خاضعین» نازل شده است .
حدیث دوم؛ روایت عبدالله بن سنان از امام جعفر صادق علیه السلام:
عبدالله بن سنان می‌گوید: ‌نزد امام جعفر صادق علیه السلام بودم، شنیدم مردی از همدان به حضرت می‌گوید: همانا آنان، یعنی عامه، ما را مسخره می‌کنند و به ما می‌گویند: شما گمان می‌کنید منادی از آسمان به اسم صاحب این امر ندا می‌دهد؟! عبدالله بن سنان می‌گوید: امام در حالی‌که تکیه داده بود، ناراحت شد و صاف نشست، سپس فرمود: از من روایت نکنید و از پدرم روایت کنید و این مطلب برای شما اشکالی ندارد. شهادت می‌دهم همانا من از پدرم شنیدم که می‌فرمود: به خدا قسم، این مطلب در کتاب خدای عزوجل، واضح است. سپس آیه«إن نشأ ننزل علیهم من السماء آیه فظلت اعناقهم لها خاضعین» را تلاوت نمود، و فرمود: پس در آن وقت، کسی در زمین نمی‌ماند؛ مگر این‌که گردنش در مقابل آن خاضع و فروتن می‌شود.
هر دو روایت از جهت سند، معتبر هستند و تمامی راویان آنها توثیق شده‌اند. و مصداق آیه را ندای آسمانی معرفی می‌کنند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
بنابراین مفهوم آیه، این است که: خداوند هر وقت بخواهد معجزه‌ای از آسمان می‌فرستد تا گردن‌ها در برابر آن فرو افتد و تسلیم امر خدا شوند. «ندای آسمانی»، این ویژگی‌ها را داراست. یعنی اولاً، از طرف خداوند است و ثانیاً، حالت اعجاز دارد و ثالثاً، باعث کرنش و پذیرش ابتدایی همگان می‌شود. در روایت آمده است: «فلا یبقی فی الأرض یومئذ أحد إلا خضع و ذلت رقبته لها »؛ بر روی زمین در آن روز کسی باقی نمی‌ماند؛ مگر این‌که در برابر این معجزه آسمانی، گردنش افتاده و تسلیم می‌شود.البته باید توجه داشت که نداء اسمانی یک مصداق خارجی است از مفهوم وسیع آیه ۴ سوره شعراء که در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام اتفاق می‌افتد و بنابر کثرت روایات در مورد آن شاید بتوان گفت مهم‌ترین مصداق آیه است.

 

آیه دوم:
«وَإِن یَرَوْا آیَهً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ »
ترجمه: و اگر آیه‌ای – معجزه ای- ببینند، روی بگردانند و گویند جادویی پایدار است.

تفسیر اجمالی آیه
این آیه در مورد «شق القمر» است که پیامبر گرامی اسلام به اذن پروردگار، ماه را دو پاره کرد ـ و از این معجزه در این آیه یاد شده است که خداوند خطاب به پیامبر اکرم صلی الهذ و علیه و له وسلم می‌فرماید مشرکان وقتی معجزه می‌بینند، به جای ایمان آوردن به پیامبری تو، روی برمی‌گردانند و می‌گویند: این سحری مستمر است.
تعبیر «مستمر»، اشاره به معجزات مکرّری است که از پیامبر گرامی اسلام دیده بودند که شق القمر در ادامه آنها بود و آنان، همه را بر تداوم سحر حمل می‌کردند و از پذیرش حق، سر باز می‌زدند.

جایگاه آیه در بحث مهدویت
دو حدیث، این آیه را به مباحث مهدویت ربط داده است.  گرچه این دو روایت از دو راوی متفاوت، یعنی عبدالله بن سنان و عبدالصمد بن بشیر از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده‌اند؛ ولی به دلیل شباهت در محتوا، یک روایت با دو نقل متفاوت محسوب می‌شوند و یکی از این نقل‌ها؛ یعنی سندی که به عبدالله بن سنان ختم می‌شود، معتبر است.
عبدالله بن سنان از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می کند که امام فرموند:
فردای آن روز(روز بعد از نداء آسمانی)، ابلیس در آسمان بالا می‌رود تا این‌که از اهل زمین ناپدید می‌شود، سپس ندا می‌دهد: «همانا حق با عثمان بن عفان و شیعه اوست، همانا او مظلوم کشته شد؛‌ انتقام خونش را بگیرید». سپس فرمود: خداوند، اهل ایمان را به قول ثابت و حق، ثابت قدم می‌دارد و آن ندای اول است و کسانی که در دل‌هایشان مرض است، در آن وقت شک می‌کنند و آن بیماری، به خدا قسم، دشمنی با ماست و در آن هنگام از ما بیزاری می‌جویند و می‌گویند منادی اول، سحری از سحر اهل بیت (علیهم السلام) است، سپس امام صادق علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود: «و إن یروا آیه یعرضوا و یقولوا سحر مستمر».

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
امام صادق علیه السلام در این روایت، سخن تردید‌کنندگان در ندای آسمانی را تشبیه به تردید‌کنندگان در معجزه پیامبر گرامی اسلام و شق القمر کرده است. به عبارت دیگر، آیات قرآن کریم، فقط برای مورد شأن نزول و زمان پیامبر گرامی اسلام نیست، بلکه طبق روایات پیشوایان دین در تمامی زمان‌ها جاری است.  بنابراین، انکار معجزه آسمانی ندای آسمانی توسط معاندان و دشمنان اهل بیت علیهم السلام در آستانه ظهور حضرت مهدی علیه السلام می‌تواند یکی از مصادیق این آیه شریفه باشد. به عبارت دیگر، مفهوم آیه، انکار معجزه آسمانی و سحر دانستن آن بود و یکی از مصادیق آیه نیز در آستانه ظهور روی می‌دهد و پیروان باطل، ندای آسمانی را انکار کرده و آن را سحر می‌نامند. و بدین وسیله از پذیرش آن سر باز می‌زنند.

. شعراء (۲۶): آیه ۴٫
. «روض الجنان و روح الجنان»، ج۱۴، ص ۳۰۲٫
. «تفسیر القمی»، ج۲، ص۱۱۸؛ «الکافی»، ج۸، ص۲۵۸، حد۴۸۳؛ «الغیبه نعمانی»، باب۱۴، حد ۱۹ و۲۰ و۲۳؛ «الغیبه شیخ طوسی»، ص۱۷۷، حد۱۳۴؛ «کمال الدین و تمام النعمه»، ج۲، ص۶۰، باب ۳۵، حد ۵؛ «البرهان فی تفسیر القرآن»، ج۳، ص۱۸۱، حد۱۲؛ «تأویل الآیات الظاهره»، ج۱، ص۳۸۶، حد۲٫
. «الغیبه نعمانی»، ص۲۶۰، باب۱۴، حد۸؛ «تأویل الآیات الظاهره» ج۱، ص۳۸۴٫
. «شواهد التنزیل»، ج۱، ص۵۴۰٫
. «الارشاد»، ج۲، ص۳۷۳٫
. «الغیبه شیخ طوسی»، ص۱۷۷، حد۱۳۴٫
. «الغیبه نعمانی»، ص۲۶۷، ‌باب ۱۴، ‌حد۱۹٫
. «الغیبه نعمانی»، ص۲۶۷، باب۱۴، حد۱۹٫
. قمر (۵۴): آیه۲٫
. برگرفته از «التبیان فی تفسیر القرآن»، ج۹، ص۴۴۳؛ «البرهان فی تفسیر القرآن»، ج۵، ص۲۱۴، حد۱۰۲۶۱٫
. «الغیبه نعمانی»، ص ۲۶۷، باب۱۴، حد۱۹ و ص۲۶۹، حد۲۰؛ «بحار الانوار»، ج۵۲، ص۲۹۲، باب۲۶، حد۴۰٫
. «الغیبه نعمانی»، ص۲۶۷، باب۱۴، ‌حد۱۹؛ «البرهان»، ‌ج۵، ص۲۱۷، حد۱۰۲۶۷٫
. «عیون اخبار الرضا علیه السلام »، ج۲، ص۸۷، باب۲۲، حد۳۲٫

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.