عصر یک جمعه ی دلگیر
عصر یک جمعه ی دلگیر عصر یک جمعه ی دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم .. که چرا عشق به انسان نرسیده است، چرا آب به گلدان نرسیده است ، و چرا لحظه ی باران نرسیده است و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است ،به ایمان نرسیده است و غم […]