دیدار در دشت بی آب
نیمه شب بود. پژواک صدای جغدها در فضا می پیچید. مرد در خواب عمیقی بود که صدایی او را به خودش آورد. انگار کسی اسم او را صدا می زد. علی بن مهزیار در رختخوابش پهلو به پهلو شد و با خودش فکر کرد که خواب می بیند.
نیمه شب بود. پژواک صدای جغدها در فضا می پیچید. مرد در خواب عمیقی بود که صدایی او را به خودش آورد. انگار کسی اسم او را صدا می زد. علی بن مهزیار در رختخوابش پهلو به پهلو شد و با خودش فکر کرد که خواب می بیند.
تمامی حقوق این سایت برای پایگاه جامع اطلاع رسانی امام مهدی (عج)محفوظ است.
طراحی سایت : راستچین